مکث ِ در ایستادنی هستی/ شاید" آقای ایمنی" هستی
با وجودی که دوستت دارد/ باش تو خواهر تنی هستی
به تو برمیخورد و می خندی/ "بستن" ی نیستی "تن"ی هستی
رفتنی مثل خواب بعد از سکس/ نیمه عریان ِ دیدنی هستی
آیییی آلوده ریزش ِ عریان/ کودکم را به تخت برگردان
وسِرُم روی تخت می افتد/ سقط ِ این آب اِستنی هستی
***
خسته گردی که شب نمیخوابد/ هیچ ماهی بر او نمیتابد
نیمه شب دست کودکش را بست/ پیره زن بر کدو نمیتابد
قصه هایی که فکر میکردم/دوست دارد "سبو"نمیتابد
سخت می کوشم آفتاب بشه/دشنه ای دشنه زیر ِ جامه.. که چه
دیر شد ! هرچه بودنم همه چیز/ لختی ازشب ،دقیقه های تمیز
رفتگر خواب ماند و من ماندم/ قرص ها را پیالِنوشاندم
خسته می ترسم از زباله شدن/ نا امید از پُکی "غزاله" شدن
و "هدایت" که گاز خوابش کرد/ و" ارس" که "صمد" جوابش کرد
با عشق ،برای لیورپول ......برچسب : نویسنده : trueman بازدید : 271