به کارِ ریختن نه انقدر که گِل به جرزهای تنم هیچ به تیره ای از نوشتنت اما شبیه نیست به قوم ِ کارکشته ی لاس.. از وقتی حرف میزنم به تو فکر میکنم که چه هستی و بعد میابمت پِی وان ِ این همه انجیر بر درخت چه بوده بی انکه شیرین یا به دهان ببرم؟ و میترسم از کلماتی که دور ریختم بی آن که دوست دارمت + تاريخ جمعه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۵ساعت 20:30 نويسنده امیر انصاری | ,پِیوان ...ادامه مطلب